در حقوق، به اقتدارِ قانونیِ شخص برای نگهداری و تربیت فرزند، حق حضانت فرزند گفته میشود. واژهی نگهداری، ناظر به تأمین نیازهای جسمانی همچون تهیهی خوراک و پوشاک، و تربیت، ناظر به تأمین نیازهای اخلاقی و روحی همچون محبت کردن و تعلیم است؛ بنابراین شخصی که حضانت را برعهده گرفته، بدون دخالت در امور مالی و غیرمالیِ طفل همچون خرید و فروش اموال یا تصمیم در خصوص ازدواج، صرفا باید به مواظبت و نگهداری از او بپردازد.
حق حضانت فرزند با چه اشخاصی میتواند باشد؟
در مورد اشخاصی که حضانت طفل را بر عهده میگیرند، فرضیههای متعددی وجود داد که باید آنهاا را تفکیک کنیم:۱. در فرضی که زوجین با یکدیگر زندگی میکنند، بدیهی است حضانت بر عهدهی هر دوی آنهاست.
۲. در زمان جدایی، مادر تا سن هفت سالگی و پدر بعد از آن اولویت دارد امــا چنانچه بعد از هفتت سال، اختلافی در مسئلهی حضانت پیش بیاید، دادگاه با توجه به مصلحت کودک تصمیم میگیرد. بنابراین ممکن است مجددا او را به مادرش بسپارد.
۳. در فرضی که یکی از پدر یا مادر فوت شده باشد، اولویت با شخصی است که زنده مانده یعنی بهه عنوان مثال با فوت پدر حضانت با مادر است حتی اگر جد پدری (پدر بزرگ پدری) زنده باشد و چنانچه هر دوی آنها – یعنی پدر و مادر- فوت شده باشند، در درجهی اول حضانت با جد پدری، بعد وصی (نمایندههایی که از سوی پدر یا جد پدری انتخاب شده) و در آخر قیم (نمایندهی قضایی که از سوی دادگاه انتخاب شده و میتواند از بستگان طفل باشد) است.
در مورد اشخاصی که حضانت طفل را بر عهده میگیرند، فرضیههای متعددی وجود داد که باید آنهاا را تفکیک کنیم:۱. در فرضی که زوجین با یکدیگر زندگی میکنند، بدیهی است حضانت بر عهدهی هر دوی آنهاست.
۲. در زمان جدایی، مادر تا سن هفت سالگی و پدر بعد از آن اولویت دارد امــا چنانچه بعد از هفتت سال، اختلافی در مسئلهی حضانت پیش بیاید، دادگاه با توجه به مصلحت کودک تصمیم میگیرد. بنابراین ممکن است مجددا او را به مادرش بسپارد.
۳. در فرضی که یکی از پدر یا مادر فوت شده باشد، اولویت با شخصی است که زنده مانده یعنی بهه عنوان مثال با فوت پدر حضانت با مادر است حتی اگر جد پدری (پدر بزرگ پدری) زنده باشد و چنانچه هر دوی آنها – یعنی پدر و مادر- فوت شده باشند، در درجهی اول حضانت با جد پدری، بعد وصی (نمایندههایی که از سوی پدر یا جد پدری انتخاب شده) و در آخر قیم (نمایندهی قضایی که از سوی دادگاه انتخاب شده و میتواند از بستگان طفل باشد) است.
البته باید توجه داشت که قانونگذار تمایزی میان فرزند دختر و پسر نگذاشته و احکام فوق را به جهت تأمین بهتـر مصلحت کودک وضع نموده است؛ بنابراین چنانچه به هر طریق خلاف این مصلحت ثابت شد، دادگاه شخص دیگری را عهدهدار حضانت میکند. مضاف بر این، فرض شده که فرزند بعد از رسیدن به سن بلوغ (دختر بعد از نه سال قمری و پسر بعد از پانزده سال قمری) بهتر از هر شخصی میتواند مصلحت خود را تشخیص دهد؛ بنابراین بعد از این سن، خود مختار به انتخاب است.
موارد سلب حق حضانت فرزند کدام است؟
از جمله مواردی که میتواند منجر به سلب حضانت کودک شود: اعتیاد به مواد مخدر، داشتن فسادد اخلاقی، جنون و ازدواج مجدد مادر است. در فرض اخیر باید توجه داشت که به ظن قانونگذار، مادر تا زمانی که ازدواج نکرده بهتر میتواند از فرزندش مراقبت کند اما اگر مادر همچنان خواستار ادامهی حضانت است باید در محضر دادگاه ثابت کند که این ازدواج خللی در وظایفش ایجاد نمیکند و این مراقبت به مصلحت کودک نزدیکتر است.
از جمله مواردی که میتواند منجر به سلب حضانت کودک شود: اعتیاد به مواد مخدر، داشتن فسادد اخلاقی، جنون و ازدواج مجدد مادر است. در فرض اخیر باید توجه داشت که به ظن قانونگذار، مادر تا زمانی که ازدواج نکرده بهتر میتواند از فرزندش مراقبت کند اما اگر مادر همچنان خواستار ادامهی حضانت است باید در محضر دادگاه ثابت کند که این ازدواج خللی در وظایفش ایجاد نمیکند و این مراقبت به مصلحت کودک نزدیکتر است.
موارد گفته شده تنها مثالهایی از دلایل سلب حضانت هستند و چنانچه به دلایل دیگری همچون تأدیب بیش از میزان متعارف، داشتن ساعات کاری طولانی یا ابتلا به بیماری واگیردار، ثابت شود که مصلحت کودک به درستی تأمین نمیشود، قاضی شخص دیگری را برای حضانت معین میکند.
- ۹۶/۰۲/۲۲